جدول جو
جدول جو

معنی شرر خراسانی - جستجوی لغت در جدول جو

شرر خراسانی
(شَ رَ رِ خُ)
میرزا عسکر فرزند میرزا هدایه اﷲ حسینی خراسانی است. شعر میسروده و در اواخر زمان سلطان محمد شاه به طهران آمد و در 1280 هجری قمری درگذشت. (الذریعه ج 9 ص 510) (مجمعالفصحاء ج 2 ص 250)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تره خراسانی
تصویر تره خراسانی
ترشک، گیاهی صحرایی با برگ های درشت شبیه برگ چغندر که طعم ترش دارد و آن را مانند سبزی در آش و بعضی غذاهای دیگر می ریزند، حمّاض، ترشینک، ساق ترشک، ترشه
فرهنگ فارسی عمید
(اَ رَ)
ابوبکر احمد بن محمد بن هانی خراسانی سپس بغدادی حنبلی معروف به اشرم. از فقیهان و محدثان اخباری بود و در سال 270 هجری قمری درگذشت. او راست: کتاب التاریخ. کتاب السنن در فقه برحسب مذهب احمد و شواهدی از حدیث. کتاب العلل در حدیث. کتاب الناسخ و المنسوخ در حدیث. (از اسماء المؤلفین ج 1 ستون 50) ، اشعی القوم الغاره، پریشان و متفرق ریختند قوم غارت را. (منتهی الارب). اشعی ̍ القوم الغاره، اشعلوها، ای بثوها و فرقوها. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اُ تُ رِ خُ)
بختی. و رجوع به اشتر بختی و بختی و شتر خراسانی شود
لغت نامه دهخدا
(تَ رَ / رِ یِ خُ)
رستنی باشد ترش مزه و آنرا در خراسان ساق ترشک خوانند، چه ساق آن بسیار ترش میباشد و در عربی حامضه گویند. سرد و خشک است و قابض. (برهان) (از انجمن آرا) (از آنندراج). ساق ترشک و مرزه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا